پسرک خرابکار
سلام به فندق کوچولوی مامان.سال 1392 مبارک باشه گلم.امسال دومین سالی هست که
شما کنار مامان و بابا هستی و سفره هفت سین ما سه نفره شده.الهی فدات بشه مامان.
این روزها خیلی با نمک شدی و کلی شیرین کاری میکنی ولی اول میخوام آخرین خرابکاری سال 91
رو برات بگم.بدونی چه بلاهایی سر مامان میاری شما
ماجرا از این قرار بود که 28 اسفند ماه بود و من داشتم تند و تند خونه رو تمییز میکردم.ماشالله آب و
هوای ما هم که هر روز نیاز به گرد گیری داره.یک روز این کارو نکنی یک لایه خاک خونه رو میگیره
خوب صبح بود و من داشتم ظرف میشستم و پسری هم طبق معمول ظرفهای کابینت رو خالی کرده
بود و بازی میکرد .یه لحظه برگشتم که چشمتون روز بد نبینهچی میدیدم؟؟؟؟
.شروین کوچولو نشسته بود و سه لیتر مایع ظرف شویی رو خالی کرده بود روی موکت و
دستاشو توی مواد میزد و چلپ چلپ صدا میداد.چنان قیافه متفکری هم گرفته بود بیا و ببین
چقدر دوست داشتم توی اون حالت ازش عکس بندازم ولی متاسفانه دوربین دم دستم نبود
و سه روز قبل عید مامانی موند و یه روفرشی و موکت کثیف
اینم مایعی که پسری خالی کرد روی موکت