پسرک با محبت
الهی من فدات شم پسر با محبت خودم.قربون اون خنده هات .
وصف عشق و محبتم در کلمات نمیگنجه.دنیا دنیا دوست دارم مامانی.
عصر پنجشنبه 19 اردیبهشت بود و مامانی دراز کشیده بود و در حال گفتگو با بابایی .پسرک هم طبق معمول
در حال راه رفتن و ورجه وورجه و شیرجه زدنهای ناگهانی بود که
دیدم شروین نشسته بالای سرم و دوتا دستای کوچولوشو گذاشت دو طرف صورتم و هی منو نگاه میکنه و
میخنده.به بابایی گفتم فکر کنم میخواد منو گاز بگیرهولی در کمال ناباوری لبشو گذاشت رو گونه من و
مامانی رو بوسید
بله شروین کوچولو برای اولین بار محبتش رو با بوسیدن نشون داد
یعنی رسما عاشق و دیوونه ات شدم مادر.فقط موندم حالا که منو بوسیدی چرا همش میخندیدی
عین بچه هایی شده بودی که کلی خجالت کشیدن.قربونت بشم من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی