ماسه بازی
ماجرا از اون جایی شروع شد که شروین کوچولوی قصه ما علاقه شدیدی داشت به پرتاب کردن سنگ و
ماسه بازی.اینقدر به جوی جلو خونشون سنگ ریخته بود که کم کمک داشت جوی پر میشد
یه روز که داشتم توی نت در باره نی نی ها مطلب میخوندم یک طرح جالب دیدم برای ماسه بازی بچه ها.
تصیم گرفتم برا پسرکم استخری ر از ماسه درست کنم .و اینطوری شد که از بابا جون کمک گرفتم.
من و باباجون رفتیم و از انباری کلی چوب اوردیم و باباجون باهاش یه قاب چوبی ساخت.بابا ایمان هم اونو
رنگ آمیزی کرد و براش ماسه خرید و به همین راحتی کوچولوی قصه ما صاحب استخر ماسه شد.
الان عصر وقتی حوصله اش سر میره .با مامانی میره تو حیاط و میپره تو استخر ماسه و بازی و بازی وبا
زی.....
اینم اقا کوچولو وقتی آزادانه و بی دردسر خاک بازی میکنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی