برگی از دفتر خاطرات2
٥/٧/١٣٩٠
گل پسر مامان.الهی مامان قربونت بشه .خیلی دوست دارم.
دو روزه بابا ایمان میگه اسم پسرمون رو بزاریم شروین.به معنی همیشه پاینده.نمیدونم این اسم
اسم واقعی تو میشه یا نه ولی از خدا میخوام همیشه پاینده و پایدار باشی.
چند روز بود حرکاتی رو توی دلم حس میکردم نمیدونستم تویی یا نه . آخه خیلی آروم بود ولی امروز
صبح توی رختخواب بیدار بودم فکر کنم 6 صبح بود که حس کردم یه موجود کوچولو توی دلم تکون
خورد.بله .تو بودی عزیز دلموای که نمیدونی چقدر خوشحال شدم از اینکه بالاخره حست کردم
دستم رو گذاشتم روی شکمم و تو زیر دست مامان تکون تکون خوردی.ولی همینکه خواستم
بابایی رو بیدار کنم تو دیگه تکون نخوردی.ای شیطونک نزاشتی بابایی تو رو حس کنه هاااا.
خیلی دوست دارم پسمل مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی