شروین جانشروین جان، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه سن داره

شروین عشق کوچولوی ما

برگی از دفتر خاطرات 6

1391/4/20 18:30
نویسنده : مامان شروین
399 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم.من  و تو رفتیم ایران و دفتر خاطرات مالزی جا موند.بابایی هم لطف کرده و دو متن تلگرافی

نوشتهنیشخندحالا بزرگتر بشی متوجه میشی بابایی همه رو شکل ساختمان و پل و زلزله و ..... میبینه

و هیچ سر رشته ای در ادبیات ندارهنیشخندپس همین دو خط هم که نوشته خیییییییییلهزبان

1390/8/18

الان دقیقا مامانی دو هفته اس که ایرانه.میگفت اگه اینجا بمونم دچار افسردگی میشم  منم گفتم

برو که نمیخوام روی پسرمون تاثیر منفی بزاره.پسرم من همیشه به تو فکر میکنم و برات برنامه ها

دارم.

فعلا بای.

سلام آقا شروین.دیگه لحظه شماری میکنیم که بدنیا بیای.امروز 10 بهمن 1390 هست و من در

 و شما ایران.امروز با مامانی صحبت میکردیم همش از تو و انتظار بدنیا اومدنت گفتیم

دوست دارم مرد کوچک من.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)